خاطره ها

زندگی

خاطره ها

زندگی

به خوابم بیا...


سلام اجازه هست؟


سلام عزیز مهربون، اجازه هست بشم فدات؟
 
اجازه هست تو شعر من، اثر بذاره خنده هات؟

شب که می شه یواش یواش، با چشمک ستاره هاش

اجازه هست از آسمون، ستاره کش برم برات؟
 
اجازه هست بیای پیشم یه کم بگم دوست دارم؟

تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم

بریم تو باغ اطلسی بی رنج و درد بی کسی

بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم
 
اجازه هست خیال کنم، تا آخرش مال منی؟

خیال کنم دل منو، با رفتنت نمی شکنی؟

اجازه هست خیال کنم، بازم میای می بینمت؟

با اون چشای مهربون، دوباره چشمک می زنی؟
 
طپش طپش با چشمکت، غزل بگم برای تو

با اتکا به عشق تو، تو زندگی برم جلو؟

هر چی بگی نه نمی گم، جونم بخوای برات می دم

هر چی می خوای بهم بگو، فقط بهم نگو برو
 
اجازه هست بازم تو خواب، بوس بکارم کنج لبات

یه شعر تازه تر بگم، به یاد شرم گونه هات

نشونیتو بهم می دی؟ تا پنهون از چشم همه

ورق ورق نامه بدم بازم برات
 
همیشه مهربون من! نامه رسید به انتها

فقط یه چیز یادت باشه: بازم به خواب من بیا
نظرات 2 + ارسال نظر
پادوسبان جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 14:48 http://padoosban.ir

عاشقانه ی زیبایی بود
سپاس

از لطفت ممنونم.

نگار شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:24 http://198823d22.blogfa.com

شعر فوق العاده ای بود بازم دستتون در نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد